اگر تاریکی برود میشناسمش، باران شروع به باریدن میکند و تاصبح میبارد. خورشید شروع به تابیدن گرفت و من توانستم بشناسمش بابای دختر 12 سالهامپیراهن سفید بر تن کرده و قصد سفر دارد.
دلنوشته هم سفر ربابه رهجوی کمک راهنما هم سفر مهناز
نشانه های وحشی بودن خوی انسانی از منظر استاد امین
سفر ,هم ,ربابه ,دلنوشته ,راهنما ,رهجوی ,هم سفر ,دلنوشته هم ,سفر ربابه ,شروع به ,دارد دلنوشته
درباره این سایت